بعد از فوت پدر قیم کیست؟
به دلیل ویژگیهای خاصی مانند کم سن، ناتوانی ذهنی یا مجنونی، از تمامی حقوق قانونی به صورت مستقل برخوردار نیستند. این افراد به عنوان “محجوران” شناخته میشوند و نیازمند حمایت و مراقبت خاص از سوی دیگران هستند. قانون برای حفظ حقوق این افراد، مفادی را تدارک دیده است که به موجب آن، قیم مسئولیت تامین منافع آنها را بر عهده دارد.
در اینجا، قیم به عنوان یک فرد یا نهادی انتخاب میشود که مسئولیت نظارت و مدیریت امور مالی محجوران را برعهده میگیرد. در شرایط معمول، این نقش به عهده پدر محجور میباشد. اما در صورتی که پدر او فوت کرده باشد یا برای هر دلیل دیگری قادر به انجام این وظیفه نباشد، قیم به عنوان نماینده محجور تعیین میشود تا از تامین نیازها و حفظ حقوق او مسئول باشد.
بعد از فوت پدر قیم کیست؟
تعیین قیم برای افراد محجور در سه حالت مختلف مطرح میشود:
- حالت اول: در این حالت، شخص محجور یک کودک یا بچه کوچک است و ولی خاص (مثل پدر، جد پدری یا وصی منصوب) را ندارد. اگر ولی خاص وجود داشته باشد، نیازی به تعیین قیم برای کودک محجور وجود ندارد. در صورتی که ولی خاص مثل پدر یا جد پدری وجود نداشته باشد، نوبت به تعیین قیم میرسد تا از مالی و معاملات کودک محجور مراقبت کند.
- حالت دوم: در این حالت، فرد محجور از طفولیت به عنوان مجنون یا سفیه تلقی میشود و ولی خاص ندارد. همچنین، اگر ولی خاصی وجود نداشته باشد، نیاز به تعیین قیم برای این افراد وجود دارد. قیم در اینجا به عنوان نماینده محجور در معاملات مالی و غیرمالی ایشان عمل میکند.
- حالت سوم: در این حالت، شخص بعد از رسیدن به سن بلوغ به دلیل مشکلات روانی یا دیوانگی به وضعیت محجوری دچار میشود. در این حالت، حتی اگر ولی خاص (مثل پدر یا جد پدری) وجود داشته باشد، نیاز به تعیین قیم برای این افراد وجود دارد. معمولاً پدر یا جد پدری به عنوان قیم فرزند خود عمل میکنند.
این ترتیبات قانونی برای محافظت از حقوق و مصالح افراد محجور تدارک دیدهاند و از سوءاستفاده از آنها جلوگیری میکنند. تعیین قیم به عنوان نماینده افراد محجور در این حالات به منظور انجام معاملات مالی و غیرمالی ایشان و نظارت بر امور آنها ضروری است.
براساس انچه بیان شد، در مواردی که محجور، صغیر است یا حجر (متصل به زمان صغر) محجور بوده و ولی خاص ندارد، تعیین قیم برای بچه توسط دادگاه انجام میشود. دادگاه به نزدیکترین شخص به محجور به عنوان قیم انتخابی میپردازد. اولین گزینه معمولاً مادر محجور است. اگر مادر شرایط تعیین قیم را دارد، او بعد از فوت پدر به عنوان قیم بچه محجور تعیین میشود. اگر مادر شرایط لازم را نداشته باشد یا دیگر در دسترس نباشد، یکی دیگر از خویشاوندان دارای صلاحیت (مثل عمو یا جد مادری محجور) به عنوان قیم تعیین میشوند.
در حالتی که حجر (متصل به زمان صغر) نباشد و فرد پس از رسیدن به سن بلوغ از ولایت پدر و جد پدری خارج شده و مجدداً محجور شود، دادگاه نیز مسئول تعیین قیم است. حتی اگر فرد ولی خاص (مانند پدر) داشته باشد، پس از فوت ولی خاص، دادگاه مسئول تعیین قیم میشود. در این صورت، دادگاه ممکن است از افرادی همچون پدر بزرگ، مادر، یا سایر خویشاوندان دارای صلاحیت به عنوان قیم تعیین شده، برای مراقبت از امور مالی و غیرمالی محجور استفاده کند.
شرایط تعیین قیم بعداز فوت پدر
ماده 1231 قانون مدنی شرایطی را تعیین میکند که در صورت وجود آنها، افراد نمیتوانند به عنوان قیم بچههای محجور تعیین شوند. این شرایط عبارتند از:
- افرادی که خود تحت ولایت قهری یک فرد دیگر قرار دارند و یا شخص دیگری عهده دار قیمومت آنها باشد. به عبارت دیگر، افرادی که خود تحت نظر یک فرد دیگر قرار دارند یا شخص دیگری عهده دار مسائل قیمومت آنها باشد، نمیتوانند به عنوان قیم برای محجورین تعیین شوند.
- افرادی که به دلیل ارتکاب برخی از جرایم مانند سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس، یا جرایم منافی عفت، جنحه نسبت به اطفال و ورشکستگی به تقصیر، به موجب حکم قطعی دادگاه، محکوم شدهاند. به عبارت دیگر، افرادی که به دلیل ارتکاب جرایم جدی به موجب حکم قطعی دادگاه محکوم شدهاند، نمیتوانند به عنوان قیم محجورین انتخاب شوند.
- افرادی که معروف به فساد اخلاقی هستند و همچنین افرادی که خود یا خویشاوندان طبقه اول آنها دعوای حقوقی در مورد محجور مورد نظر دارند نمیتوانند به عنوان قیم محجورین تعیین شوند. این شرایط به افرادی اشاره دارد که به دلیل فساد اخلاقی یا دعوای حقوقی نادرست در مورد محجور معروف به مسائل قیمومت هستند.
- اشخاصی که حکم ورشکستگی صادره شده و هنوز، وضعیت ورشکستگی آنها تصفیه نشده است، نمیتوانند به عنوان قیم برای محجورین تعیین شوند. این شرط مرتبط با وضعیت مالی ورشکستههاست.
- در صورتی که یک زن به عنوان قیم بچه تعیین شده باشد، حتماً باید رضایت شوهر برای انجام این امر را داشته باشد. این شرط به معنای ضرورت داشتن رضایت شوهر برای تعیین زن به عنوان قیم میباشد.
ماده 1231 و مادههای مشابه در قوانین مدنی در نظر گرفته شدهاند تا اطمینان حاصل شود که افراد تحت شرایط خاصی که ممکن است به شکلی منفی بر روی حقوق و مصالح محجورین تأثیر بگذارند، به عنوان قیم تعیین نشوند و حقوق این افراد حفظ شود.