تغلیظ دیه
اصطلاح تغلیظ دیه چیست؟
اصطلاح “تغلیظ دیه” به افزایش میزان دیه در صورت وقوع جرم در ماههای حرام اشاره دارد. در حقوق اسلامی، مصداق این اصطلاح معمولاً در قوانین مربوط به دیه و تعزیرات جنایی آمده است.
به طور کلی، در صورتی که جرمی مانند قتل عمد یا غیرعمد در ماههای مخصوص مذهبی یا ماههای حرام واقع شود، دیه مورد نظر برای جبران خسارت به مقتول یا خانوادهاش افزایش مییابد. به عبارت دیگر، تغلیظ دیه به معنی افزایش میزان دیه است که باید به دیه اصلی اضافه شود.
در برخی موارد، تغلیظ دیه به این معنی است که به دیه اصلی یک سوم دیه اضافه میشود. این افزایش میزان دیه در ماههای حرام به دلیل اهمیت و ویژگیهای خاص این ماهها در اسلام اعمال میشود.
به طور کلی، تغلیظ دیه به منظور تشدید عقوبت برای افرادی است که در ماههای حرام جرمی از این نوع انجام دادهاند، و این اصطلاح در قوانین جنایی و دیهنویسی مورد استفاده قرار میگیرد.
ماههای حرام یا ماههای مقدس در تقویم اسلامی شامل ماههای زیر هستند:
- محرم
- رجب
- ذی القعده
- ذی الحجه
این ماهها به دلایل مختلف، از جمله برگزاری مراسم و مناسبتهای مذهبی، خصوصیت و ارزش ویژهای در اسلام دارند.
اگر شخصی استخوانی را شکسته و برای آن استخوان دیه تعیین شده باشد، میتواند یک پنجم ارزش دیه آن استخوان را پرداخت کند. اما در مورد استخوان بینی، اگر شکسته شود و اصلاح نشود، دیه کامل باید پرداخت شود، بدون کاهشی. این تفاوت مهم است و نشان میدهد که برخی از استخوانها به دلیل اهمیت و حساسیت بیشتر، ممکن است در مقایسه با سایر استخوانها قوانین متفاوتی داشته باشند.
در واقعیت، مسئولیت پزشک در ارتباط با دیه وارده به موضوعات حقوقی و بیمه ای مرتبط است و ممکن است بسته به قوانین و مقررات مختلف در هر کشور متفاوت باشد. اما به طور کلی، اگر پزشک در انجام وظایف حرفهای خود نقض کند و برائت بیمار را دریافت نکند و این موضوع منجر به وقوع آسیب جسمی یا مالی بیمار شود، ممکن است مسئولیت حقوقی به عهده پزشک بیافتد.
اصولاً، در بسیاری از حالات، اثبات تقصیر پزشک باید از طریق سیستم قضایی انجام شود و اگر پزشک میتواند ثابت کند که در انجام وظایف حرفهای خود تقصیر نداشته است، ممکن است از مسئولیت آزاد شود. اما این باید از طریق مراجعه به دادگاه و ارائه مدارک و شواهد مربوط صورت گیرد.
در مواردی که تقصیر پزشک ثابت شود و مورد دادگاه قرار گیرد، اصولاً بیمهنامه مسئولیت حرفهای پزشک میتواند هزینههای دیه و دیگر هزینههای مرتبط را پوشش دهد. اما در هر صورت، باید به قوانین مربوطه و مفاد آنها در هر کشور توجه کرد.
دیه چشم نابینا: این اصطلاح مربوط به حقوق اسلامی است. در اسلام، دیه برای آسیبهای جسمی یا جانی که به شخص وارد شود تعیین میشود. اما اگر شخص دارای یک چشم بینا و یک چشم نابینا باشد، دیه چشم نابینا معمولاً یک سوم دیه کامل است، به دلیل اینکه تأثیر نابینایی در توانایی شخص در انجام فعالیتهای روزمره و کسب درآمد تأثیرگذار است.
دیه شکستن گردن بطوریکه کج شود: در برخی حقوق، به ویژه حقوق اسلامی، اگر گردن فرد به طرزی شکسته شود که به دلیل آن کجی یا ناتوانی دائمی در جسم فرد ایجاد شود، دیه کامل پرداخت میشود. این اصطلاح به مواردی اشاره دارد که آسیب به گردن به شکلی است که باعث کجی شدید و دائمی شود، و در نتیجه فرد ناتوان در انجام کارهای روزمره میشود.
قاعدة تصنیف جاری: این قاعده در حقوق اسلامی و برخی دیگر از حقوق مرتبط با تعیین دیه استفاده میشود. اگر صدمات وارده به زن ناشی از یک سبب مشخصی باشد و مجموع دیه و ارش از یک سوم دیه کامل بیشتر باشد، قاعده تصنیف جاری میگوید که اولویت بر پرداخت دیه است، به این معنی که دیه به مقدار لازم برای جبران صدمات باید پرداخت شود.
عدم تداخل در صدمات بدن: اصلی که در بسیاری از حقوق مورد استفاده قرار میگیرد این است که در صدمات وارده به بدن، دیه هر عضو به صورت مستقل محاسبه میشود و تداخل بین دیهها وجود ندارد. اما در برخی موارد استثنایی، ممکن است دیههای مختلف با هم تداخل داشته باشند، به ویژه اگر صدمات وارده به چندین عضو از بدن به صورت همزمان باشد.
منظور از ارش جزایی، هر موردی است که شرعاً برای یک عضو، دیه معین نشده باشد و نیاز به پرداخت جبران خسارت و صدمات باشد. در این صورت، به جای تعیین یک مقدار دیه مشخص، ارش به عنوان جبرانی برای خسارت و آسیبهای وارده به آن عضو پرداخت میشود. این مبلغ ممکن است به عنوان جزایی برای خسارتهای بدنی، روحی یا مالی پرداخت شود که شخص به معنای قانونی به آن حق دارد، اما مقدار دقیق آن از قبل تعیین نشده است. به عبارت دیگر، ارش جزایی به عنوان یک جبران قابل قبول در مواردی است که دیه مشخص نشده است.