حدود اختیارات قیم چیست؟
قیم در حقوق اسلامی و برخی انظمه حقوقی مشابه در کشورهای اسلامی، نقش مهمی در مراقبت از اموال و مصالح اشخاصی ایفا میکند که نیاز به محافظت و مراقبت دارند و خود دارای ولی خاص (مثل پدر، جد پدری، وصی) نیستند. این نقش به خصوص در مورد اشخاص صغیر، سفیه، مجنون، یتیمان و سایر افرادی که نیاز به حمایت دارند، مورد تاکید است. قیم عهده دار امور مالی و شخصی این اشخاص میشود تا مصونیت حقوق آنها تضمین شود.
وظایف و مسئولیتهای یک قیم عموماً عبارتند از:
- مراقبت از اموال: قیم مسئولیت اصلی مراقبت از اموال و داراییهای شخص مولی علیه را دارد. این شامل حفظ، نگهداری، و اداره مناسب اموال و داراییهای شخص مولی میشود.
- انجام معاملات مالی: قیم ممکن است برای انجام معاملات مالی مثل خرید و فروش اموال، سرمایهگذاری و مدیریت مالی مسئول باشد.
- حفاظت از حقوق شخص مولی: قیم موظف است حقوق و مصالح شخص مولی را حفظ کرده و از هر نوع سوء استفاده یا سوء تصمیم محافظت کند.
- گزارش به دادستان: قیم باید به دادستان گزارشهای دورهای ارائه دهد که شامل وضعیت مالی و شخصی شخص مولی علیه و تمام معاملات مالی انجام شده باشد.
- رعایت قوانین و مقررات: قیم باید قوانین و مقررات مربوط به امور مالی و مسائل شخص مولی را رعایت کند و از هر گونه عملی که ممکن است به آسیب حقوق شخص مولی بیافریند، خودداری کند.
اختیارات قیم
در اصول حقوق اسلامی و برخی انظمه حقوقی مشابه، این موارد تعیین میکنند که یک قیم چه اختیاراتی در اداره اموال و مصالح محجور دارد. زیرا اشخاص محجور نیاز به کسی دارند که مسئولیت مراقبت از مال و امور شخصی آنها را بر عهده بگیرد.
این اختبارات شامل موارد زیر است:
- اداره اموال و دارایی محجور: قیم مسئولیت اصلی مراقبت از اموال و دارایی محجور را دارد. او باید این اموال را به بهترین نحو مدیریت کند و تصمیمهای مالی مناسبی برای محجور بگیرد. این شامل فروش مال غیر منقول (املاک و مستغلات) و رهن و اجاره آنها نیز میشود.
- فروش اموال ضایع شدنی محجور: قیم میتواند اقدام به فروش اموالی کند که به نحوی تلف یا ضایع شدهاند و از حاصل فروش، مصلحت محجور را تامین کند.
- تربیت و اصلاح حال محجور: یکی از وظایف قیم، تربیت و رعایت مصلحت محجور است. این به معنای ارتقاء رفتارها و شخصیت محجور و ایفای نقش تربیتی میباشد.
- اجازه اشتغال به کار یا پیشه به محجور: قیم میتواند اجازه دهد که محجور به شغل یا پیشهای مشغول شود، اگر این کار به نفع مصلحت محجور است.
- طلاق و ازدواج محجور: قیم میتواند در صورت صلاحدید پزشک و با اجازه دادستان، عقد ازدواج برای محجور انجام دهد یا در صورت نیاز و با اجازه دادستان، امور طلاق او را انجام دهد. این موارد به تنظیم و رسیدگی به امور حیاتی و شخصیتی محجور مرتبط میشوند.
در نظامهای حقوقی مختلف، قوانین مربوط به مطالبه اجرت یا دستمزد برای قیم ممکن است متفاوت باشند. اما اصولاً، قیم میتواند به عنوان جبران برای انجام وظایف و مسئولیتهای خود در مراقبت از شخص مولی علیه (محجور) اجرتی مطالبه کند. میزان اجرت معمولاً به موارد زیر وابسته است:
- میزان کار قیم: میزان اجرت ممکن است بر اساس مقدار کاری که قیم برای محجور انجام میدهد، تعیین شود. این شامل زمان و تلاشی است که قیم برای مراقبت از محجور صرف میکند.
- مقدار اشتغالی که از امر قیمومت برای قیم حاصل میشود: اجرت ممکن است بر اساس میزان فایده و سودی که از امر قیمومت به قیم میرسد، محاسبه شود.
- محل اقامت قیم: در برخی موارد، هزینههای معیشت و مربوط به اقامت قیم در نظر گرفته میشود. محل اقامت قیم ممکن است بر میزان اجرت تأثیر بگذارد.
- میزان درآمد مولی علیه: میزان درآمد و ثروت مولی علیه نیز ممکن است در تعیین اجرت قیم تأثیر داشته باشد. اگر مولی علیه دارای درآمد و اموال فراوانی باشد، اجرت قیم ممکن است بیشتر باشد.
در چه مواردی قیم فاقد اختیار می باشد ؟
محدودیتها و مسائلیوجود دارد که قیم در انجام وظایف و مسئولیتهای خود در مراقبت از شخص محجور (مولی علیه) نباید انجام دهد. این محدودیتها و ممنوعیتها به منظور حفظ منافع و حقوق محجور تعیین شدهاند. در زیر به موارد اشاره میکنم:
- معامله با خود قیمومت: قیم نمیتواند با سمت قیمومت خود، از طرف مولی علیه یا محجور، معامله کند. این به این معناست که او نمیتواند مال محجور را به خود انتقال دهد یا مال خود را به محجور بفروشد. اینگونه معاملات باطل هستند و توسط قانون ممنوع شدهاند.
- فروش اموال غیر منقول محجور: قیم نمیتواند اموال غیر منقول مولی علیه یا محجور را بفروشد، رهن گذارد یا معامله کند، مگر اگر با اجازه دادستان و در صورت وجود شرایطی که مصلحت مولی علیه اقتضا کند، این کار انجام شود.
- صلح در دعاوی محجور: قیم نمیتواند دعوایی که مربوط به امور محجور است را به صلح ختم کند، مگر با اجازه دادستان.
همچنین، به اندازهای که قوانین و مقررات محلی اجازه دهند، خویشاوندان شخص محجور، میتوانند به عنوان قیم انتخاب شوند. در مواردی که از خویشاوندان پدر یا مادر محجور تا زمانی که شوهر ندارد یا زن محجور باشد و شوهر مصلحت محجور را اقرار نکند، اولویت دارند.